دو تا گربه یه غذا پیدا کردن تا آمدن بخورن یه گربه لاغر مردنی آومد
وبهشون گفت:
-آهای غذاتون را می دین به من یا اینکه...
گربه ها خندیدن وگفتن که برو بابا مردنی ما تو را فوت کنیم می چسبی به دیوار...
گربه لاغره هم پرید وگربه ها را با غذا شون یه لقمه چپ کرد.
یه گربه که شاهد ماجرا بود با ترس ولرز از گربه پرسید
-تو چه طور این کاررا کردی ؟
گربه گفت : پدر اعتیاد بسوزه من پلنگم!!!اعتیاد
یک روز دو تا تریاکی نشسته بودن وداشتن سیگار می گشیدن.
یگشون گفت:
اشغر جون دعا کن یه ژلژاه بیاد تا این خاگشترشیگارماروبنداژه ژمین!!!
خوشحال شدم که به من سر زدی پسر عمه عزیز با آرزوی موفقیت
راستی لینک تو را به وبلاگم اضافه می کنم به جمع دوستان
باییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی بببببببببببببباااااااااااااااااییییییییییییییییی