ای که بی تو خودم و تک و تنها میبینم
هر جا که پا میذارم تو رو اونجا میبینم
یادم چشمای تو پر درد و غصه بود
قصه غربت تو قد صد تا قصه بود
یاد تو هرجا که هستم با منه داره عمر منو اتیش میزنه
تو برام خورشید بودی توی این دنیای سرد
گونه های خیسمو دستای تو پاک میکرد
حالا اون دستا کجاست اون دوتا دستای خوب
چرا بیصدا شده لب قصه های تو





نظرات 3 + ارسال نظر
ستاره پنج‌شنبه 26 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 03:11 ب.ظ http://setareie-tanha.blogsky.com

سلام
ممنون که به من سرزدی
امیدوارم هیچوقت تنها نمونی
موفق باشی

مسافر همیشگی جمعه 3 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 09:45 ب.ظ http://daram-az-to-minevisam2.blogsky.com

سلام رضا جان
اسم قالب رو بگو تا کدشو به ایمیلت بفرستم
کدام یکی از فالب ها رو در نظر گرفتی ؟
و نحوه کپی کردن کدها رو با کدها برات سند می کنم به ایمیل
موفق باشی
حق نگهدار
محسن

سلام اگر زحمت نباشه خودت به دلخواه یکی را بده ممنون

ودر ضمن به وبلاگ من در قالب نظرات ارسال کن

اگر نشد به ایمیل بفرست
با تشکر رضا

سلام آق غلم رضا شنبه 25 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 12:22 ب.ظ

سلام سلام صدتا سلام
سلام سلام من اومدم سلام گفتن را بلدم
واقعا وب زیبایی داری
احسن بر این تلاش وپشتکار شما
آرزوی موفقیت در تمام مراحل زندکی

شوق زندگی تنها گذر نامه زندگی است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد