معین


بی تو ای روشنگر شبهای من

بوسه می زد ناله بر لبهای من

در بلور اشک من یاد تو بود

در سکوت سینه فریاد تو بود

مخمل سرخ شفق رنگ تو داشت

پرده های ساز آهنگ تو داشت

تو شادی گذشتمی، بخت سعید رفتمی

تو این هیاهوی غریب، بهونه قشنگمی

گفتی نگو دوست دارم، حرفتو باور ندارم

اشتباه می کنی باز هم اشتباه می کنی باز هم

دوسِت دارم من به خدا، قدر تمام قصه ها

تو رو قسم به عشقمون، یه شب دیگه پیشم بمون


چرا تو باور نداری حرف دل عاشقمو

چرا تو تنها می ذاری دستهای سرد خستمو

بیا که با صدای تو، مهر سکوت رو می شکنم

هزار هزار شعر و غزل نخونده فریاد می زنم

دوسِت دارم من به خدا، قدر تمام قصه ها

تو رو قسم به عشقمون، یه شب دیگه پیشم بمون
نظرات 1 + ارسال نظر
حسین جمعه 28 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 12:43 ق.ظ http://bozghaleh.blogsky.com

سلام دوست من وبلاگت با حاله اگه حاضر به تبادل لینکی به من سر بزن آموزشش هم هست ممنونتم
خیلی با حالی
من قرار می دم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد